ملزومات مورد نیاز هر مرحله از نوشتن کتاب چیست؟
شما می توانید بهتر از آنچه فکر می کنید با کتاب خود کار کنید زیرا در این قرن نویسندگان بهتر از همیشه به مطالب، ابزارهای نوشتاری و توانایی نوشتن دسترسی دارند.
به جای کاوش در چیزهای جدید، از یک برنامه اثبات شده و گام به گام پیروی کنید
دلیل تلاش برای گنجاندن این وبلاگ ارائه یک برنامه مناسب برای نویسندگان نوظهور برای نوشتن کتاب است.
با تقریباً 45 سال تجربه نویسندگی، در حال نوشتن تکنیک هایی هستم که به من در نوشتن بیش از 200 کتاب کمک کرده است. در زیر رویکرد شخصی من در مورد چگونگی نوشتن کتاب را خواهید دید.
من مطمئن هستم که چیزی پیدا خواهید کرد که به شما کمک می کند در بازی کتاب نویسی متخصص شوید. بنابراین بدون گپ بیشتر، بیایید وارد آن شویم.
مرحله 1: ملزوماتی که قبل از نشستن برای نوشتن به آنها نیاز دارید
هرگز از وقت گذاشتن قبل از اینکه بنشینید برای نوشتن پشیمان نخواهید شد، احتمالاً از خودتان به خاطر متفکر بودن و گرفتن زمان آماده سازی قبل از شروع کار عظیم تشکر خواهید کرد.
نکته اساسی این مرحله که باید در نظر داشته باشید این است که میانبرها را امتحان نکنید زیرا پایه و اساس سفر کتاب نویسی شما است.
الف. یک فضای نوشتاری راحت ایجاد کنید
برای اینکه بتوانید کتاب بنویسید، نیازی به یک پناهگاه شیک ندارید. در واقع، من به عنوان یک نویسنده فقط با یک کاناپه و یک ماشین تحریر شروع کرده ام.
در مورد من، آن کاناپه ساده سالهای پربارتری را نسبت به هر مجموعه کاری مجلل دیگری به من داده است. به عنوان یک موضوع طبیعی، بهتر است فضای نوشتن خود را تا حد امکان راحت کنید.
توجه: نویسندگان واقعی توانایی نوشتن در هر مکانی را دارند.
بیشتر نویسندگانی که در کافه ها و رستوران ها می نویسند را در میان هرج و مرج زندگی خواهید یافت. اولین کار من تایپیست روزنامه بود که در آن 40 نفر با ماشینهای تحریر بدون هیچ پارتیشن یا اتاقک کنار هم مینشستیم.
در نهایت، خود را طوری تربیت کنید که بتوانید در هر شرایطی بنویسید.
ب. ابزارهای نوشتاری خود را جمع آوری کنید
در کسب و کار روزنامه نویسی، هیچ تسامح یا زمانی برای دست نویسی مطالب وجود ندارد، بنابراین نوشتن روی صفحه کلید همیشه راحت بوده است. در مورد کتاب ها هم همینطور.
برخی از نویسندگان اولین پیش نویس کتاب خود را با دست می نویسند و سپس به کسی پول می دهند تا آنها را به سند word تبدیل کند. اما، من به شما توصیه می کنم این کار را در ام اس انجام دهید. کلمه در وهله اول.
توجه: من تا به حال حتی یک ناشر را ندیدهام که یک دستنوشته تایپی را در نظر بگیرد، بنابراین چگونه میتوان به یک دستنویس فکر کرد؟
صنعت انتشارات فقط بر روی مایکروسافت ورد کار می کند، بنابراین نویسندگان قرار است فایل های اسناد word را ارسال کنند. پس بهتر است در مایکروسافت ورد بنویسید.
مرحله 2: چگونه یک کتاب راه اندازی کنیم؟
الف. کتاب خود را به چند بازه تقسیم کنید.
سعی نکنید یکباره بنویسید، بهتر است در فواصل زمانی کوچک کار کنید. یک ایده موثر: کتاب خود را تکه تکه کنید زیرا به شما کمک می کند تا به راحتی به نتیجه نهایی برسید.
کتاب خود را به عنوان مجموعه ای از جملات، پاراگراف ها و صفحات در نظر بگیرید زیرا به شما کمک می کند تا نتیجه نهایی موثری پیدا کنید. ساده نگه دارید زیرا این صفحات در پایان به کتابی درخشان تبدیل خواهند شد.
ب. ایده خود را مرتب کنید.
برای نوشتن یک کتاب پرفروش، ایده شما باید قاتل باشد.
موضوعی را انتخاب کنید که بتوانید مشتاقانه در مورد آن بنویسید، چیزی که شما را به سمت صفحه کلید جذب کند و شما را تا انتها درگیر کند. موضوع باید هم برای خواننده و هم برای نویسنده هیجان انگیز باشد. به خاطر داشته باشید که هزاران نویسنده وجود دارد و رقابت بسیار شدید است. به طور خلاصه، هیچ کس قرار نیست ایده های معمولی را سرگرم کند.
پیشنهاد کتاب شما باید با ایده ای باشد که جز انتخاب آن چیزی به خواننده ندهد.
ج. یک طرح کلی درخشان بسازید.
نوشتن بدون طرح کلی یا دید واضح می تواند باعث شود مسیر را از دست بدهید و در نهایت با یک فاجعه روبرو شوید.
حتی اگر قصد نوشتن یک کتاب تخیلی را دارید و خود را یک شلوار زن می دانید، حداقل باید نوعی ساختار داشته باشید.
خطوط کلی را به عنوان سندی در نظر بگیرید که شما را در جهتی مستقیم نگه می دارد و به شما کمک می کند در نهایت به یک نتیجه (کتاب مناسب) برسید.
در مورد کتابهای غیرداستانی، هیچ راه دیگری برای نوشتن وجود ندارد، جز اینکه یک طرح کلی درست بنویسید.
د. روی یک برنامه نوشتاری غیر قابل انعطاف کار کنید.
6 ساعت در هفته زمان ایده آلی است که برای نوشتن کتاب در هفته خود صرف می کنید.
میتوانید این ساعتها را بر اساس اولویتهایتان یا هر چیزی که برایتان بهتر است تنظیم کنید. اگر از من بپرسید، من یک الگوی ثابت را دوست دارم (هر روز در همان زمان) زیرا بدون تلاش زیاد به یک عادت تبدیل می شود.
برای کوتاه کردن یک داستان طولانی، فقط شش ساعت وقت بگذارید تا نتیجه مناسب را ببینید.
ه. قبل از اینکه بنشینید و بنویسید، تحقیق درستی انجام دهید.
بله، صرف نظر از اینکه شما در حال نوشتن داستانی یا غیرداستانی هستید، تحقیق مهمترین بخش از کل فرآیند نوشتن کتاب است.
نکته: داستان فقط ساختن یک داستان نیست، بلکه یک قدم جلوتر است.
داستان تخیلی شما باید بر اساس منطق قوی، جزئیات تاریخی و فنی خارق العاده باشد تا خوانندگان بتوانند آن را باور کنند.
از طرف دیگر، اگر به داستان غیرداستانی فکر می کنید، حتی زمانی که در مورد موضوعی می نویسید که در مورد آن عالی هستید، بهتر است کمی تحقیق کنید و بیشتر اوقات در یافتن یک یا دو واقعیت پیروز می شوید. پایه قوی تر برای داستان شما
حتی کمی اشتباه می تواند اعتبار شما را به عنوان یک نویسنده به خطر بیندازد، بنابراین برای اینکه خوانندگان شما را باور کنند، بهتر است از قبل تحقیق کنید.